نیاز به دعا در ذات بشر نهفته است، چراکه انسان بی اختیار، برای نیل به کمالات مادی و معنوی خویش در اعماق ضمیر خود به آفریدگار توانای خود پناه برده و با جان و دل به سوی خداوند رحیم روی آورده و از او یاری و مدد می طلبد.


او ضعف، فقر، نیاز و حاجت خود را - که تمام هویّت هر انسان است - درک می کند و به قدرت، توانایی و بی نیازی مطلق و بی نهایت خدای مهربان پناه می برد و بدین وسیله با منبع واقعی تمام قدرت ها، بی نیازی ها و کمالات مرتبط می شود. 


به راستی که دعا و نیایش برای انسان یک امر فطری است، و هرکسی در ضمیر ناخودآگاه خود با آن آشنایی دارد، و با وجود خود درک می کند که او با وجود این همه پیشرفت در علوم گوناگون؛ در اقیانوسی از نادانی ها غوطه ور است که دانش او در برابر آن اقیانوس تاریک و بیکران، قطره ای بیش نیست؛ و این حقیقتی است که هر متفکّر خردمند به آن معترف است و همان انسان، وقتی دست به دعا برمی دارد احساس می کند که با دریایی از نور مرتبط گشته و به درگاه آفریدگار که عالم به همه اُمور می باشد، ره یافته است. 


اینک این انسان است که با توجّه به این امر فطری که در نهاد او نهفته است، آن را شکوفا می نماید و متوجّه آفریدگار خود می گردد و بدین وسیله با او ارتباط برقرار می کند.



جنبش سایبری سفیران موعود (عج)http://safiran-e-mouood.blog.ir